در قرن دوازدهم فردی ظهور کرد که مسلمانان هند وی را بزرگ‌ترین اندیشمند مسلمان شبه قاره می‌دانند. احیاگر و مجدّدی پرتوان که تأثیر شگرفی بر تمام جریانات فکری مسلمانان هند در سه قرن اخیر گذاشته است. شاه ولی الله دهلوی یکی از برجسته‌ترین اصلاح‌گرایان دینی در شبه قاره‌ی هند به‌شمار می‌رود و تجددگرایان مسلمانی نظیر علامه محمد اقبال لاهوری و فضل الرحمن در او شخصیت وحدت‌بخش تفرقه‌ها و تحزب‌ها و فرقه‌گرایی‌های فقهی-حقوقی و ایدئولوژیک می‌دیدند که دعوتگر به اجتهادی نوین است و به مقاصد و روح کتاب و سنت دعوت می‌کند. 

چهار سال پس از درگذشت اورنگ زیب عالم‌گیر، در سال ۱۱۱۴هجری، قطب الدین احمد بن عبدالرحیم معروف به شاه ولی الله دهلوی دیده به جهان گشود. 

او با شتابی کم‌نظیر در رشته‌های مختلف علمی سرآمد شد و توانست در ۱۵سالگی بر مسند تدریس و تعلیم بنشیند. امام شاه ولی الله در مدرسه رحیمیه که تحت سرپرستی پدرش قرار داشت علوم ابتدایی را آموخت و در سن هفت سالگی حفظ قرآن را تکمیل نمود و در پانزده سالگی علوم متداول را آموخت و به فراگیری زبان عربی و فارسی پرداخت و در مدت کمی در این دو زبان مهارت کامل حاصل نمود. ایشان در ایام جوانی به تصوف روی آورد و برای اولین بار با پدرش که شیخ طریقه‌ی نقشبندیه بود بیعت کرد. 

امام شاه ولی الله ۱۷سال داشت که پدرش در سال ۱۱۳۱هجری وفات کرد و امام جانشین پدر گردیده و منصب تدریس در مدرسه‌ی رحیمیه را به‌عهده گرفت و دوازده‌سال تمام در این منصب باقی ماند. در این فرصت بود که زمینه‌ی مطالعه برایش می‌سر گردیده و با شوق و اشتیاق زاید الوصفی به مطالعه آثار متقدمین در فقه و اصول پرداخت که سبب وسعت دیدگاه و نضج فهم و درک ایشان گردیده و منهج علمی که باید در آینده آنرا در پیش گیرد برایش روشن گردید. 

ولی الله دهلوی در ۲۹سالگی عزم حج خانه‌ی خدای را کرد و در سرزمین حجاز، ۱۴ماه در خدمت عالمان زبده‌ای چون ابوطاهر کردی مدنی، شیخ و فدالله مکّی و شیخ تاج الدین قالی به مطالعه‌ی علوم حدیث و فقه پرداخت. 

ایشان در رجب سال ۱۱۴۵هجری دوباره به هند برگشت و تا آخر عمر به تدریس و تألیف پرداخت و نهایتاً با توشه‌ای پربار و آثاری ماندگار، در ۶۲سالگی بدرود حیات گفت. از او چهار فرزند با نام‌های: شاه عبدالعزیز، شاه رفیع الدین، شاه عبدالقادر و شاه عبدالغنی برجای ماند. 

شاه عبدالعزیز بزرگ‌ترین اولاد ایشان بوده و تحت تربیت مستقیم پدر قرار گرفت و بعد از درگذشت امام، قیادت دینی و اجتماعی مسلمانان هند را به‌عهده گرفت و به «سراج الهند» ملقب گردید. از وی تصانیف زیادی بجا ماند که مشهور‌ترین آن عبارتند از: «التفسیر العزیزی» و «الفتاوی العزیزیه» 

شاه ولی الله دهلوی، زندگی‌نامه‌ی خود نوشتی، به زبان فارسی دارد با نام «الجزء اللطیف فی ترجمه العبد الضعیف» و در کتاب انفاس العارفین هم اشاراتی به زندگی‌نامه‌ی خود می‌کند. 

دوران شاه ولی الله همزمان با گسترش سلطه نظامی-سیاسی کمپانی هند شرقی است. در چنین وضعیتی که انحطاط و زوال، جامعه و دولت مسلمانان هند را فراگرفته بود، شاه ولی الله دهلوی جنبشی اصلاحی به راه انداخت و رهبری فکری و مذهبی مسلمانان را در دست گرفت. 

امام در حالی کارش را آغاز کرد که همه روزه بر وخامت وضعیت هند افزوده می‌شد. حاکمان مسلمان در فساد و تن‌پروری غوطه خورده بودند و نفوذ استعمار انگلیس بیشتر می‌شد. از دیگر سو، خرافه و بدعت‌های دینی شیوعی باورنکردنی داشت. در چنین وضعیت نامطلوبی امام ولی الله دهلوی حرکت تجدیدی-اصلاحی‌اش را آغاز کرد و عمده‌ی ضعف مسلمانان را در دو مورد شناسایی کرد: 

یکی دگردیسی در نحوه‌ی حُکمرانی مسلمانان بود که خلافت راشده و مبتنی بر شورا به حاکمیت سلطنتی و موروثی بَدل شده بود و امام در کتاب «ازالة الخفاء عن خلافة الخلفاء» در این مورد به تفصیل صحبت کرده است. 

دوم سیطره‌ی جمود فکری و تقلید واپس‌گرا و از بین رفتن روح اجتهاد در میان عالمان و فقیهان. کتاب‌های «ازالة الخفاء» و «حجة الله البالغة» و «الدور البازغه» و «التفیهمات» به این سنخ مباحث می‌پردازند. 

امام ولی الله با جمود فکری و تقلید خشک و متعصبانه به شدت مخالفت می‌نمود و بر باز بودن دروازه‌ی اجتهاد تأکید فراوان داشت. ایشان در کتاب‌های «عقد الجید فی احکام الإجتهاد و التقلید» و «الإنصاف فی اسباب الإختلاف بین الفقهاء و المحدثین» به بیان تفصیلی این مباحث پرداخته است. 

امام شاه ولی الله کار تجدیدی و اصلاحی بزرگ و دامنه‌داری را در هند به‌راه انداختند. مهم‌ترین کاری که امام انجام داد، رونق تدریس و تربیت مردان علم و فکر بود. ایشان بعد از سفر حجاز با ذخیره‌ی بزرگ علمی در قرآن و حدیث برگشت و تدریس قرآن و حدیث را شخصاً به‌عهده گرفت و سایر فنون را به کسانی سپرد که قبلاً تربیت شده بودند. در ضمنِ همین تدریس بود که کتاب مشهورش «فتح الرحمن بترجمۀ القرآن» را نوشت. 

دهلوی در مقدمه‌ی ترجمه‏اش، درباره‌ی انگیزه‌ی خود از ترجمه قرآن چنین می‌‏نگارد: 

 «اما بعد، نصیحت و نیک‏خواهی مسلمانان، در هر زمان و در هر مکان رنگی دیگر دارد، و اقتضای دیگر می‌‏نماید، و لهذا علماء دین و کبراء اهل یقین در تفسیر و احادیث و عقاید و فقه و سلوک تصانیف متنوّعه ساخته‏اند و تؤالیف گوناگون پرداخته، طائفه‏ای شاهراه اطناب اختیار نموده‏اند و فرقه‏ای کوچه اختصار پیش کرده، جماعتی به‌زبان عجم سخن گفته‏اند و گروهی به لغت عرب دُر سُفته؛ و در این زمانه که ما در آنیم و در این اقلیم که ما ساکنِ آنیم، نصیحتِ مسلمانان اقتضا می‌‏کند که ترجمه قرآن عظیم به‌زبانِ فارسی سلیس و روزمره متداول بی‏تکلّف فضیلت نمائی و بی‏تصنّع عبارت آرائی، به‌غیر تعرّض قصصِ مناسبه؛ و به‌غیر ایراد توجیهات منشعبه، تحریر کرده شود تا خواص و عوام همه یکسان فهم کنند؛ و صغار و کبار بیک وضع ادراک نمایند. لهذا این فقیر را داعیه این امر خطیر به‌خاطر ریختند و خواه مخواه بر سر آن آوردند. یک چند در تفحص ترجمه‏‌ها افتاد تا هر که‌را که از تراجم، غیرِ آنکه بخاطر مقرر شده است، مناسب یابد در ترویج آن کوشد و کیفَ ما امْکنَ پیش اهل عصر مرغوب نماید. در بعض تطویل مُمِلّ یافت و در بعض تقصیر مُخِلّ، هیچ یک موافقِ آن میزان نی‌فتاد. لاجرم عزمِ تألیف ترجمه دیگر مصمّم شد...» 

علت اصلی اهتمام ایشان به تدریس قرآن و سنت این بود که اکثر علمای هند در آن عصر به علوم عقلی، فلسفه و سایر فنون توجه داشته و قرآن و سنت را فراموش کرده بودند؛ و همین تلاش‌های امام بود که درس قرآن و حدیث در سراسر شبه قاره‌ی هند دوباره احیاء گردید. 

ولی الله دهلوی به دو زبان فارسی و عربی می‌نوشت مهم‌ترین آثار او به زبان فارسی یکی «الفوز الکبیر فی اصول التفسیر» است و دیگری ترجمه‌ای که او از قرآن به فارسی کرده‌ است با نام «فتح الرحمن بترجمة القرآن». 

ولی الله دهلوی در مجال‌ها و زمینه‌های متعددی صاحب نظر و أثر بوده است و مهم‌ترین و پرآوازه‌ترین کتاب وی «حجة الله البالغة» است که در حقیقت کتابی است در زمینه‌ی فلسفه‌ی احکام و مقاصد شریعت که با دقت و عمق کم‌نظیری نگارش شده است. 

امام ولی الله دهلوی در مقدمه‌ی خود بر کتاب ارزشمند «حجة الله البالغه» از ابوحامد غزالی، خطابی و شیخ الاسلام عزالدین بن عبدالسلام با احترام یاد می‌کند که این خود بیانگر تأثر وی از نگرش مقاصدی و جامعی است که این پیشگامان فکری جهان اسلام داشته‌اند. او از ابوالحسن اشعری، ابومنصور ماتریدی، شیخ الاسلام ابن تیمیه و امام فخر رازی هم متأثر بوده است. در زمینه‌ی عرفان و سلوک هم از ابن عربی و شیخ احمد سرهندی بهره‌های فراوان بُرده است. 

شاه ولی الله دهلوی می‌خواست تا نظام تفکر اسلامی را به شکلی سامانمند و منسجم عرضه کند و در این مسیر از تمام دانش دینی و اطلاعات دیگر خود بهره برد. او کوشید میان تعارض‌های ظاهری که در بین ثوابت و ارزش‌های جاودان و وضع و حال‌های متغیر و دگرگون شونده روی می‌دهد راه حلی قانع کننده و معقول عرضه کند. 

امام ولی الله دهلوی زندگی پرثمری داشت و از وی قریب به ۵۰کتاب و رساله برجای مانده است که تعدادی از آن‌ها از این قرارند: 

- «الإنصاف فی بیان سبب الاختلاف» که به مباحث اصول فقه و علل تعدد مذاهب می‌پردازد. 

- «عقد الجید فی أحکام الاجتهاد والتقلید» هم‌چنان که از نام کتاب پیداست به مباحث مربوط به اجتهاد و تقلید می‌پردازد. درین کتاب از حکم اجتهاد، شروط مجتهد، انواع اجتهاد و حکم تقلید از مذاهب چهارگانه سخن رفته است. 

- «الفوز الکبیر فی أصول التفسیر» که به زبان فارسی نگارش شده و در زمینه‌ی علوم قرآن و دانش‌های مربوط به قرآن‌شناسی تألیف شده است. 

- «فتح الخبیر بما لابد من حفظه فی علم التفسیر» این کتاب در حقیقت دنباله‌ی «الفوز الکبیر» می‌باشد. 

- «المسوَّى من أحادیث الموطأ» که درشرح کتاب معتبر حدیثی «الموطأ» می‌باشد و به زبان فارسی است. 

 - «فتح الرحمن فی ترجمة القرآن» که یکی از فاخر‌ترین ترجمه‌های فارسی قرآن است. 

- «الأربعین» مجموعه‌ی چهل حدیثی است که امام با سند متصل از شیخ طریق خود ابو طاهر مدینی از علی-رضی الله عنه- روایت کرده است. 

- شرح تراجم ابواب البخاری

- «حجة البالغة فی اسرار الحدیث و حکم الشریعة» این کتاب از مهم‌ترین آثار امام است که به زبان عربی نوشته شده است و مضمون آن فلسفه‌ی تشریعی اسلام و بیان مقاصد و غایات احکام است. امام ولی الله دهلوی را می‌توان از مجتهدان مقاصداندیش دانست. 

- «إلطاف القدس» به زبان فارسی نوشته و فلسفه‌ی تصوف را شرح نموده است. 

- «إزالة الخفاء عن خلافة الخلفاء» که در مقام دفاع از جایگاه خلفای راشد و زدودن ابرهای شبهه از سیرت آنان است. 

- «قرة العنین فی تفضیل الشیخین» به زبان فارسی و در اثبات فضیلت ابوبکر صدیق و عمر الفاروق نوشته‌اند. 

- «سرور المحزون» خلاصه‌ای از سیرت رسول الله صلی الله علیه و سلم است که به زبان دری نگاشته‌اند. 

 

منابع: 

امام شاه ولی الله دهلوی، دکتر عبدالحمید صدیقی، ترجمه: حکیم الدین قریشی، مجله ندای اسلام، سال هفتم، شماره ۲۶-۲۷

تاریخ الإسلام فی الهند، عبدالمنعم النمر، المؤسسة الجامعیة للدراسات والنشر- بیروت- ۱۴۰۱هـ

شاه ولی الله دهلوی؛ احیاگر سنت در سرزمین هند؛ نویسنده: احمد تمام، ترجمه: عبدالله. م، سایت عصراسلام.